#داستان_کوتاه_خانهایرانیدروازهغار
🔖داستان دوم
💙👶🏼به مناسبت روز کودک و برای کودکانی که هرگز کودکی گمشدهشان را پیدا نکردند.
2️⃣ قسمت دوم از مجموعه داستان های خانه ایرانی دروازه غار که از زبان اعضای داوطلب و همینطور نوجوانان عضو خانه روایت میشود :
📖سال هاست منتظر روزهایی قشنگم اما نمیدانم چرا این روز ها نمیرسند...
لحظه ای ترسیدم ,لحظه ای لغزیدم, لحظه ای سکوت کردم, لحظه ای هم گریستم اما پشت تمام این حس ها امیدی داشتم . امیدی برای گذشتن از صخره هایی که مانع وجودم می شدند.برای گذر از آتشی که خیلی هایمان را در بر کرده بود؛ پیراهنم کثیف بود اما قلبی که زیر آن پیراهن کهنه می تپید خیلی بزرگ بود. قلبی که انقدر تندتند میزد که نیازی به لباسی نو نداشتم چون میخواستم تنها گنجینه ی عشقی که دارم رویش همیشه کثیف باشد تا کسی او را از من ندزدد...
چشمانم نقطه ای بی هدف از آسمان را جست و جو می کرد. با اینکه کاسهی گداییم را بسوی خلق الله دراز میکردم اما همچنان با همان لبخند کودکانه و با همان ترس ها حاشیه ای از این دیار غربت می نشستم.
درمیان لحظه ها گم شده بودم که خاطرهی سیاه پدرم که خواهرم را کشان کشان از پله ها پایین می آورد و فریاد و ناله و التماس های خواهرم که هیچ شنونده ای نداشت و همچنان نظارگر جنون پدرم بودم قلبم را تکه تکه می کرد، خواهرم مانند جسمی سنگی مرد اما سقوط پدرم از اوج جنونش درمیان دود و کراک و اعتیاد که خاکستر شد را هنوز گوشه ای از ذهنم دارم...
برای همین بود که همیشه نقطه ای بی هدف را نگاه میکردم...
📝 اطمینان داشتم که من هم روزی مانند تکه سنگی خرد می شوم اما باز وقتی برای کار کردن میرفتم , انسان هایی با قلب های مهربان که گاهی به سویم می آمدند و دلم را نوازش می کردند و وجودم را سرشار از عشق و امید می کرد. چند ساعتی محو زندگی، آینده و عشق بودم که باز از دنیای خیالیم بیرون آمدم و پا به دنیایی حقیقی که جز سیاهی و تباهی نداشت گذاشتم.
🍂برگ ها کمرنگ میشوند اما آسمان رنگش را عوض نمی کند. قلب ها پرپر میشوند اما هنوز خاطرهی نگاه عابری که دستش برایم دراز شد تا مرا بلند کند فراموش نشدنیست...
🥀 همه میتوانند با درد وجودم را بسوزانند اما باز هم من زنده ام و در تمام زمان ها و انسان های خوش قلب , در تمام کودکانی که معصوم اند زندگی میکنم.
پس چرا صبح هست اما هنوز زندگی تاریک هست...
☘️پایان
————————
🖌 به قلم سولماز از نوجوانان خانه ایرانی دروازه غار که دستی بر نوشتن روایت های مختلف از کودکان دارد.
————————
کانال تلگرام:
🏡 @darvazeghar