◀️بی سوادی که از نتایج آموزش ناکارامد است نه تنها محرومیت فرهنگی ست بلکه طرد شدن از زندگی در یک جامعه است. عاملی است بازدارنده برای افراد و گروههای محروم در تنازع تلخ برای بقا . در دنیای جدید، قوانین و مقررات پیچیده موجب میشود فرد بیسواد بی پناه باشد و محتاج لطف باسواد میشود. او کاملاً وابسته بالا دستی ها میشود که درستکاری و توانایی شان گاهی جای سؤال دارد. بنا به شانس شاید به چیزی برخورد کند که شغل او بشود. از حقوق خود اطلاع اندکی دارد و اطلاعاتش از نحوه احقاق آنها، از آن هم کمتر است..
◀️ مسیر آموزش و توانمند شدن برای قشر محروم به علت کمبود زیرساختها، پر از مانع است؛ اکثریت محرومین جامعه به آموزش دسترسی ندارند و اگر هم داشته باشند احتمال شکست برای آنها بیشتر است.
◀️کودکان محروم و حاشیه نشین، مدرسه هم که بروند احتمال ترک تحصیلشان زیاد است. آنها بیشتر مریض میشوند و یا مجبور به کار کردن هستند در نتیجه بیشتر از مدرسه غیبت میکنند؛ کودکان محروم محتمل تر است که هم سوء تغذیه داشته باشند و هم مشوق دریافت نکنند. برگرداندن اعتماد به نفس به این دانشآموزان و تواناکردن آنها بسیار مشکل است. چند مطلبی هم که یاد می گیرند مصرف کمی در زندگیشان دارد. اگر اصول خواندن و نوشتن را هم بیاموزند عده اندکی به مرحلهای از یادگیری خواهند رسید که بتوانند از عهده فهم مطالب دنیای واقعی در روزنامه ها و کتابها برآیند. اندک سوادشان هم بدون تمرین و استفاده ته خواهد کشید. در نتیجه آنها محکوم به درآمد پایین و عدم امنیتاند. یک نظام آموزشی ناکارامد، محروم ماندن فرزندان خانواده های محروم را تضمین میکند!
واین چرخه ادامه دارد...
http://yon.ir/0Y3fB
@Darvazeghar