از بچه های خانه ها شاد بودن را باید آموخت، زمانی که فارغ از تمام مشکلاتشان، شادمان و کودکانه با هر بهانه ای پای کوبی می کنند.
وقتی که ذهن های درگیر ما آدم های شهری آنقدر زحمتمان می دهد که رحمت الهی را نمی بینیم، برای بچه ها از برف فقط شادی می ماند.
و چه زودتر از ما بارش رحمت الهی را شکر می کنند و به سادگی خدا را در خنده هایشان می توان دید.
گرمای وجودشان، زمین را گرم کرد، هوا را گرم کرد، دلهایمان را گرم کرد، پس دست هایمان را در دست هم دیدیم و این بار ما بودیم که زمین را می چرخاندیم.
آن روز برفی بهشت خدا در حیاط خانه ی ما بود.